اس ام اس و جملات عاشقانه اسفند 92
خسته ام
بیا برای من کتاب بخوان
برای من چایی بخور و کمی برای من بخواب
من هم برای تو میمیرم !
اس ام اس عاشقانه اسفند 92
مردم همیشه تو را به خدا سوگند میدهند
اما برای من تو آن همیشه ای که خدا را به تو سوگند میدهم !
جملات عاشقانه اسفند 92
شعر را به تو میسپارم ، کلید خانه و چراغ را ، خودم را هم به تو میسپارم
سفارش نمی کنم چون خیالم راحت است !
پیامک عاشقانه اسفند 92
برای خانه ام چند متر آسمان میخرم و یک دوجین ستاره
نمیخواهم اینجا غریبی کنی ماه من !
sms عاشقانه اسفند 92
من را شمعدانی بدان در گلدانی کوچک
که بیشتر از آب و آفتاب به تـــــــو نیاز دارد !
اس ام اس جدید عاشقانه
ﻫﻮﺍﻳﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ باد ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺗــﻮ !
شعر عاشقانه اسفند 92
تمام پل های پشت سرم را خراب کردم و تمام راه هایی که مرا به گذشته ی بی تو می برد
نه قصد برگشت دارم نه می توانم به جایی بازگردم که آنجا نبوده ای !
اس ام اس و جملات عاشقانه اسفند 92
ﺣﺎﻝ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ
ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ ﻣــــــﻦ ﺑﺎﺷﺪ !
اس ام اس و جملات عاشقانه اسفند 92
مثل عکاسی ماهر نگاهت میکنم
از نزدیک ترین زاویه ممکن و سرت را دقیقا رو به رویم نگه می دارم
خورشید را روی صورتت پخش می کنم
و در ذهنم از امروز تو عکس می گیرم برای روزهایی که نیستی !
اس ام اس و جملات عاشقانه اسفند 92
من شانه های تو را می خواهم
و خیابان های خواب هایم را …
اس ام اس و جملات عاشقانه اسفند 92
به اندازه ی …
بی خیال ! تو فکر کن دوستت ندارم
من از پس اندازه گرفتنش بر نمی آیم !
اس ام اس و جملات عاشقانه اسفند 92
مثل گنجشک ها دوست دارمت
مثل گنجشک هایی که میدانند پای کدام پنجره ای ، نزدیک کدام درخت !
مثل گنجشک ها بغض میکنم وقتی پنجره را می بندی و میمانم پشت شیشه ، زیر برف و یخ میزنم از شب !
من گنجشکم و مثل گنجشک ها دوست دارمت ، دانه بریزی یا نریزی !!!
اس ام اس و جملات عاشقانه اسفند 92
در صفر مطلق ذوب میشوم
وقتی به کفش هایت کنار کفش هایش فکر میکنم !
اس ام اس و جملات عاشقانه اسفند 92
پای فکر تو که وسط باشد
خیابان به کنار ، اتاق هم قدم زدن دارد !
اس ام اس و جملات عاشقانه اسفند 92
می شود در همین لحظه از راه برسی و جوری مرا در آغوش بگیری
که حتی عقربه ها هم جرات نکنند از این لحظه عبور کنند ؟
و من به اندازه ی تمام روزهای کم بودنت تو را ببویم
و در این زمان متوقف ، سالها در آغوشت زندگی کنم بی ترس فرداها ؟